قانون:
قانون ثبت واحوال مراحل پنج گانه قانون گزاري را پيموده و بجاي اجرا از طرف مجريان قانون به حبس و برخورد تبعيض اميز گرفتار شد، بنابر ادعاي سنخگويان حكومت بنابر تقاضاي عده مردم دو ماده ان طَي فرمان از جانب رياست جمهوري به تعديل فرستاده شد و روند طي مراحل فرمان تقنيني ي رياست جمهوري بنا بر مشاركت نكردن" چار نَفَر " از اعضاي كميسيون نمايندگان مردم در مجلس نمايندگان از مشروعيت لازم برخورد دار نيست.
فرض را بر اين بگزاريم كه حكومت فعلي افغانستان به صدا هاي شهروند در همه عرصه ها هميشه گوش مي دهد؛ چگونه صداي مردم در مورد تقلب در قانون اساسي، صداي مردم در مورد جنبش روشنايي، رستاخيز تغير، انتخابي شدن والي ها و شهر دار ها مطابق قانون اساسي شنيده نشد؟

هويت:
هويت انسان ها يك امر طبعي است و نمي شود انرا تغير وتعميم كرد و خدا انسان ها را از گروه هاي مختلف افريده تا باعث هم زيستي مسالمت اميز گردند اگر مردم همديدگر را تحمل نكند زندگي مسالمت اميز انساني بر اسان حقوق انساني را رعايت نكنند، موضوع تبعيض و برتري طلبي مطرح شود جامعه را به فاجعه انساني مي كشاند كه مثال هاي فروان را در جهان داريم كه اخرين حادثه آن قتل عام أقليت "مسلمان هاي ميانمار" بود كه از جانب كشور هاي جهان و سازمان ملل متحد اعمال تبعيض اميز حكومت ميانمار محكوم گرديد.
افغانستان يك كشور كثير القومي است، با وجود ادعا هاي مطرح شده در مورد اكثريت و اقليت تا كنون اماري واقعي اين كشور را با تفكيك اقوام در اختيار نداريم بناء از نظر اين قلم همه ادعا ها بي پايه اند و اين كشور، كشور اقليت ها است.
من مشكل در مورد اقليت و اكثريت نمي بينم يك آمار واقعي ثبت شود كه قوم اكثريت بود به انها تبريك مي گويم.
در افغانستان اقوام تاجك، پشتون، هزاره، ازبك و... زندگي مي كنند. معمولا پشتون ها در راس قدرت بودند و اتحاد نا نوشته ي با تاجك ها وجود داشت اما با قدرت رسيدن تاجك ها بقدرت اين موضوع بهم خورد، از جانب ديگر اگهي روز افزون و انفجار اطلاعات بر اگهي شهروندان افزوده است و ميخكوب شدن پشتون ها در قدرت سياسي و دست زدن به تقلب سازمان يافته در دو انتخابات گذشته اعتبار مسولان "پشتون تبار" را زير سوال جدي قرار داده است.
پشتون يا افغان نام يك قوم با عزت افغانستان است كه به قبائل مختلف مانند دراني، غلجايي و ... تقسيم شده اند. احمد شاه دراني اسم خراسان را بدون كدام ريفراندم" همه پرسي" به افغانستان تغير داد ومردم سال در كشور كنار هم زندگي كردند، سران پشتون همه نهاد ها و سمبول هاي ملي را به زبان پشتو تغير دادند حالا تلاش هاي وجود دارد تا هويت پشتون ها را بر همه اقوام تعميم دهند كه از طرف ديگر اقوام به چالش كشيده مي شود.
ظاهر شناسنامه هاي برقي با مشخصات فرمان آقاي غني ريس جمهوري معياري نيست در هيچ كشور دنيا هويت يك قوم بر ديگران تحميل نمي شود حتي به اقليت كوچك احترام مي گزارند و انرا نشانه هاي كثير القومي و كثير فرهنگي مي دانند. اگر حاكمان پشتون تبار خواهان تعميم قوم پشتون بر ديگران نيستند چرا اسرار دارند همه مليت ها را پشتون"افغان " بنويسند؟ در حاليكه همه مردم پشتون نيستند.

استفاده ابزاري از قانون:
با دريغ و درد حكومت هاي افغانستان بخاطر ادامه قدرت، تداوم قدرت قومي وتباري شان از قانون استفاده ابزاري مي كنند مثال روشن ان بر خورد ريس جمهور غني با قانون ثبت و احوال نفوس است كه به منظور تعميم قوم پشتون" افغان" اين قانون را سال ها اجرا نكرد و با صدور فرمان تقنيني بدون دليل موجه و تطميع نمايندگان مردم در شوراي ملي زمينه برخورد ابزاري با قانون را مساعد سازد اما بر خورد يك جمع قابل ملاحضه ي اعضاي مجلس نمايندگان تلاش هاي قانون گريزانه حكومت را ملتوي قرار داد، و رياست اجراييه إعلام كرد تا رضايت مردم جلب نشود تذكره هاي برقي توزيع نمي شود.

نتيجه:
ريس جمهور غني و ريس اجراييه عبدالله با حمايت امريكا در قدرت سياسي افغانستان حضور دارند، حكومت وحدت ملي حكومت مشروع براساس قانون اساسي نيست و شعار اساسي حضور و حمايت امريكا از افغانستان اين ها اند:
الف: تأمين امنيت وثبات سراسري
ب: حمايت از حكومت داري خوب، قانون مداري و مبارزه با فساد
ج: حمايت از مردم جهت رسيدن و تطبيق دمكراسي و حقوق بشر

اگر حكومت وحدت ملي نتواند شعار هاي فوق را در حمايت با شركاي جهاني خويش عملي كند، جامعه جهاني و حكومت افغانستان شكست مي خورند.
سران حكومت نبايد زير بار گروه ها و خواست قومي قرار گيرد اگر حكومت نتواند ثبات سراسري را تأمين، قانون گرايي و حقوق شهروندي را رائج و از حقوق و منافع شهروندان دفاع كند اعتبار نيم بند ان زائل و شانس ماندن "بدون تقلب " در قدرت سياسي براي شان دشوار خواهد شد.