آن انتخابات واین دادستانی!



‎نیاز باز بینی پرونده های ملی ؛ قتل های هدفمند زنجیره ای؛ کابل بک وانتخابات ریاست جمهوری ۲۰۰۹ .

‎پیش در آمد

‎ریس حکومت و کمسیون مستقل! انتخابات افغانستان در دوانتخابلت ریاست جمهوری /۲۰۰۴ و ۲۰۰۹ ؛ سرنوشت مردم و دموکراسی را که  به بهاء خون ملیون ها انسان این سرزمین بدست امده است به  تقلب به نفع خویش رقم زدند ویا از عملی شدن روند دموکراتیک آن به هر دلیلی جلوگیری کردند.

‎در جهان افغانستان یگانه کشوری نیست که زمامداران آن برای بقای خویش دست به تقلب در پروسه های ملی می زنند ولی زمامدارام فعلی  افغانستان در امر تقلب وفساد در جهان مقام اول را از آن خویش کردند. چه سعادتی که مردم افغانستان از داشتن این زمامداران به چنین مقامی! دست یافتند.

‎باید تقلب ها در وقت معین آن بررسی می شد وتقلب کاران به مجازات قانونی خویش می رسیدند که متاسفانه چنین نشد؛ آنهایی  که متهمان تقلب در انتخابات های گذشته بودند؛ علاوه ازین  که پرونده های نسبتی آنها بررسی نشد بل به شکلی مورد نوازش ریاست جمهوری قرار گرفتند که متاسفانه پس لرزه های آن اعمال نا مشروع آنها حالا فضای رسانه ای کشور را مخدوش ساخته ودرین  میان باز در نظر دارند شخصیت فرهنگی بی دفاعی را که جز قلم ‎اندوخته ای ندارد  قربانی تداوم قدرت ومقام خویش سازند

ادامه نوشته

پی آمد های موفقیت وشکست مذاکره با طالبان


پیش درآمد:

‎از اولین روز های بعد از انتخابات ریاست جمهوری ۲۰۰۴ حکومت افغانستان صدای مذاکره با طالبان را مطرح کرد واین روند بعداز انتخابات ریاست جمهوری ۲۰۰۹ رسما به پالسی محوری حکومت ریس جمهور کرزی تبدیل شد. تا کنون طالبان مذاکره با دولت افغانستان را رسما نپذیرفتند در یک مورد استثنایی که شورای عالی صلح خبر مذاکرات مقدماتی را با طالبان تایید کرد که نتیجه آن ترور پروفیسور ربانی ریس شورای  عالی صلح وریس جمهور پیشین بود.  درپی این حادثه ریس حکومت از قطع مذاکره با طالبان وآغاز گفتگو هایی احتمالی با پاکستان خبر داد. مصالحه با طالبان به دلایل زیاد از جمله عدم همکاری  صادقانه حکومت  وارتش پاکستان صورت نگرفت.


‎تلاش های شتاب زده و مصالحه گرایی حکومت افغانستان با طالبان علاوه ازبی نتیجه بودن؛ تبعات ناخوشایند را در پی داشت که از جمله تحرک  نظامیان پاکستان در کنترول بیشتری شورای رهبری طالبان؛ آغاز همکاری مالی وتسلیحاتی سپاه پاسداران  جمهوری اسلامی ایران به طالبان؛ تشویق امریکا وغرب برای مذاکره با طالبان از پیامد هایی ملموس این برنامه غیر مدون حکومت ریس جمهور کرزی میباشد.
برنامه مصالحه حکومت با طالبان وحمایت مالی جامعه جهانی یخ های حساسیت  هارا نسبت به طالبان تا حدی ذوب کرد وبر نگرانی جدی موسسات حمایت از حقوق بشری وفعالان جامعه مدنی افغانستان افزود.

‎قبل ازبحث شکست ویا پیروزی احتمالی روند مذاکرات امریکا با طالبان و دولت افغانستان
کوتاه مکثی بر ساختار درونی طالبان قبل از شکست در سال ۲۰۰۱ ؛ می نمایم تا در شرح پیروزی یا شکست احتمالی کمک کند.



طالبان خود را یک حرکتی برخاسته از مدارس دینی (۱) اعلان می کنند که بعدا تعدادی از ملا های که در جهاد علیه شوروی سابق نقش داشتند مانند گروه مولوی محمد نبی محمدی  وگروه مولوی محمد یونس خالص با طالبان همراه شدند.  بعد فروپاشی حکومت طالبان در ۲۰۰۱ تعدادی از اعضای گروه های متذکره با حکومت حامد کرزی پیوستند وتعدادی مانند جلالالدین حقانی در کنار طالبان باقی ماندند.
از لحاظ ساختاری در حرکت طالبان دو دسته افراد در رهبری طالبان قرار داشتند.


اول:  تندرو های متحد القاعده که تاکنون رهبری گروه طالبان را حفظ کردند که در راس  آنها ملا عمر قرار دارد ملا حسن  معاون شورای رهبری؛ ملا ترابی وزیر عدلیه؛ ملا کبیر معاون شورای رهبری؛ ملا برادر والی هرات و معاون جنبش طالبان و…


دوم: ملا های نسبتا میانه رو که به تسلط القاعده در همه امور امارت طالبان موافق نبودند. مانند ملا متوکل  وزیر خارجه؛ مولوی عبدالرقیب وزیر مهاجرین؛ ملا متقی وزیر اطلاعات وفرهنگ؛ قاری دین محمد وزیر تحصیلات عالی؛ ملا غیاث وزیر معارف طالبان؛ ایشان نسبت به گروه اول در بعضی موارد خواهان ریفورم بودند. ایشان بار ها اعلان کردند در اصول تحریک طالبان هیچ اختلافی ندارند

ادامه نوشته